Wednesday, August 12, 2015

شادي



شادي


غم دنيا نخواهد يافت پايان


خوشا در بر رخ شادي‌گشايان


خوشا دل‌هاي خوش، جان‌هاي خرسند


خوشا نيروي هستي‌زاي لبخند


خوشا لبخند شادي‌آفرينان


كه شادي رويد از لبخند اينان


نمي‌داني- دريغا- چيست شادي


كه مي‌گويي: به گيتي نيست شادي


نه شادي از هوا بارد چو باران


كه جامي پر كني از جويباران


نه شادي را به دكان مي‌فروشند


كه سيل مشتري بر آن بجوشند


چه خوش فرمود آن پير خردمند


وزين خوشتر نباشد در جهان پند


اگر خونين دلي از جور ايام


« لب خندان بياور چون لب جام»


به پيش اهل دل گنجي‌ست شادي


كه دستاورد بي‌رنجي ست شادي


به آن كس مي‌دهد اين گنج گوهر


كه پيش آرد دلي لبخندپرور


به آن كس مي‌رسد زين گنج بسيار


كه باشد شادماني را سزاوار


نه از اين جفت و از آن طاق يابي


كه شادي را به استحقاق يابي


جهان در بر رخ انسان نبندد


به روي هر كه خندان است خندد


چو گل هرجا كه لبخند آفريني


به هر سو رو كني لبخند بيني


چه اشكت همنفس باشد، چه لبخند


ز عمرت لحظه لحظه مي‌ربايند


گذشت لحظه را آسان نگيري


چو پايان يافت پايان مي‌پذيري


مشو در پيچ و تاب رنج و غم گم


به هر حالت تبسم كن، تبسم!


Displaying 3.gif




No comments:

Post a Comment